سه دربی را دوست دارم | شیرین، مثل گل‌زنی در دربی

او میتوانست سرمربی باشد و سرنوشت دیگری برای خودش در فوتبال بنویسد اما چنین نشد. اما هنوز مملو از خاطرات زیبای فوتبال است. پنجعلی اما مدت زمانی است که کم حرف شده. خودش میگوید «فشار زندگی» اما میگوییم بالا رفتن سن و بیحوصلگی! به هر حال او در گفتوگو با جامجم از به یادماندنیترین خاطرات خود درباره دربی میگوید و تاکید میکند سه دربی را بیشتر از همه دوست دارد. کدام دربیها؟ بخوانید. دربی اول: برد ۳ بر صفر پرسپولیسمن تمام دربیها را دوست دارم اما از سه تای آن خاطره دارم. یک بار سال ۶۵ که ۳ بر صفر بردیم. مسلم است که وقتی با چنین نتیجهای بازی را بردیم باید هم جزو دربیهای دوستداشتنیام باشد. آن مسابقه در میدان حضور داشتم. کلا وقتی نتیجه پرگل باشد تا ابد در یادها میماند. همه چیز دربی زیباست، به خصوص حضور پرشور تماشاگرانش. دربی دوم: ۶ بر صفرمن در این دربی حضور نداشتم اما کدام پرسپولیسی است که ششتایی معروف را دوست نداشته باشد. من عاشق این دربی بودم و هستم. واقعا این دربی رادوست دارم.این پرگلترین نتیجهای است که رقم خورد. هیچکس فکر نمیکرد چنین نتیجهای رقم بخورد. به نظر من تا سالهای طولانی چنین نتیجهای تکرار نمیشود.شاید هم هیچ وقت. دربی سوم: ۳ بر ۲این دربی را که دیگر همه پرسپولیسیها عاشقش هستند. در این یکی هم حضور نداشتم چون خیلی وقت بود از فوتبال خداحافظی کرده بودم، بیشتر از ۲۰ سال.این دربی همان ۳ بر ۲ معروفی است که ایمون زاید هر ۳ گل آن را زد. ما دو گل عقب بودیم اما سه گل زد و هتریک کرد. این هنر بزرگ پرسپولیسیها بود که هرگز فراموش نمیشود. بهترین نتایج تاریخ دربیها همیشه برای پرسپولیس بوده است. هیچکسی هم نمیتواند این را انکار کند، حتی متعصبترینهواداران استقلال.شیرین، مثل گلزنی در دربیحسن روشن است و هزار و یک انتقاد از فوتبال ایران. اما به وقتش که شود حسابی از دربیها برای ما خاطرهبازی میکند. البته در میان انبوه خاطراتش، آن دربی ششتایی معروف از یادش نمیرود. به هرحال مردی که زمانی به طفل شیرین رایکوف معروف بود اکنون برای خودش یک کتابچه از خاطرات دربی است و میگوید هیچ چیز به اندازه گلزنی در دربی شیرین نیست و او سهم زیادی از این شیرینی دارد. خاطره اول: چه گل شیرینیسنم بالا رفته، حالا شما خودتان بروید تاریخ دقیق آن را پیدا کنید. اما میدانم که سال ۵۳ بود. دربی در جام تختجمشید بود که برگزار میشد. ما پرسپولیس را یک بر صفر بردیم و من تک گل آن مسابقه را زدم. حال و هوای گلزنی در دربی را کسی میتواند برای شما توصیف کند که در دربی گل زده باشد. واقعا این یکی از بهترین اتفاقات فوتبال من است. گلزنی در دربی خیلی شیرین است. خاطره دوم: سه گل به یادماندنییک بار دیگر هم گلزنی کردم و در واقع برای دومین بار؛ اتفاقی که سه، چهار سال بعد افتاد. سه گل به پرسپولیس زدیم و من زننده گل دوم بودم. آن روزها حتی شور و هیجان حاکم بر ورزشگاه دیدنی بود و جنس دیگری داشت. الان همه چیز تغییر کرده است. بازی را انداختهاند در اراک. مگر میشود؟ اما چارهای نیست.شرایط فوتبال ایران است دیگر. خاطره سوم: گل تلخگل شیرین داشتم و گل تلخ هم داشتم. گل تلخ چه زمانی بود؟ مسابقه سال ۵۶ باز هم در جام تختجمشید. ۲ بر یک باختیم. آن باخت را فراموش نمیکنم. ما دو گل خوردیم و من یکی از گلهای خورده را جبران کردم. دقایق پایانی مسابقه بود و هواداران فشار زیادی روی ما آوردند اما سرنوشت ما در آن مسابقه در نهایت باخت بود. باخت و آن تک گل تلخ بود. اما به هر حال گل دربی خیلی ارزشمند است. پیشبینی: زود گل بزنیددربی چهارشنبه را نمیتوانم پیشبینی کنم. فقط میتوانم بگویم کاش استقلال ببرد و دوست دارم این اتفاق بیفتد. اما از سویی اعتقاد دارم استقلال باید زود به گل برسد. زود به گل رسیدن در دربی خیلی مهم است. بار اصلی فشار روانی را برمیدارد. چنین شرایطی در دیگر مسابقات نیست. دربی واقعا سنگین است و باید طور دیگری به آن نگاه کرد. تاکید من بر همین است: زود گل بزنید. البته خطابم به بازیکنان استقلال است و نه پرسپولیس!